دیکشنری
they put their heads
ðe͡i pʊt ðɛɹ hɛdz
فارسی
1
عمومی
::
با هممشورتكردند
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
THEY HELD CULPLABE
THEY HOWLED THE SPEA
THEY HURRIED HIM ALO
THEY INTENDED TO KIL
THEY ITCH FOR A FIGH
THEY MAKE MUCH NOISE
THEY MINGLE THEIR TE
THEY MULIPLIED BY GE
THEY MUST HAVE SEEN YOU COMING
THEY OFFERED NO OPPO
THEY OVERTAX OUR STR
THEY P TACK TO THE H
THEY PARTED WITH EAC
THEY POURED TOWARD T
THEY PROCLAIMED HIM
THEY PUT THEIR HEADS
THEY PUT UP A GOOD F
THEY RATE AS TONIC D
THEY REJECTED HIS PR
THEY RETURNED IN TRI
THEY RUSHED INTO THE
THEY RUSHED OUT OF T
THEY SANKTO SLEEP
THEY SAY
THEY SCHEMED A MODE
THEY SERVE IT WITH B
THEY SHALL GO
THEY SING SMALL NOW
THEY SOUGHT OF HIM A
THEY SUSPECT HIM OF
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید